📚 جزوه یا خلاصه: آشنایی با فرهنگ و ادبیات ایران
🖊 مولف: نرگس محمدی بدر
نام فایل:جزوه آشنایی با فرهنگ و ادبیات ایران
فرمت فایل:pdf باکیفیت بالا
تعداد صفحات فایل:251 صفحه
قسمتی از فایل:
مقدمه: جامعه بهوسيله ميراث اجتماعي و فرهنگي خود به ارگان يها سمي ان يسان نظام م يبخشد و افراد را به رنگ خود در م يآورد و ناگزير از رفتارها ي معيي ن م يكند. از اين رو با وجود آمد و رفت نسلها، فرهنگ جامعه برقرار م ماند ي . فرهنگ در معن دانش،ي عقايد، هنرها، اخلاق، رسوم و ساير افتهي ها ي اجتماعي انسان به كار م يرود. انسان به وس لي ه فرهنگ جامعه خود، موجود ي اجتماعي م يگردد، بر اثر بسط ميراث فرهنگي جامعه است كه تكامل جامعه ممكن م يشود و انسان از ساير حيوانات ممتاز م يگردد. در ضمن فعال تي ها راه و رسم زندگي را م يآموزد. فرهنگ منحصر به انسان است. و مبين رفتار انساني و فراز و بينش هاي زند ي اجتماعيگ است. فرهنگ: فرهنگ دستاوردي است از ارزشهاي معنوي و ماد ي ي قومي ا ملت ي در طول حي ات خود. فرهنگ م يتواند بيانگر پدي ييها ده چون هنر، صنعت، اخلاق، ادبيات، دين، خرافات، اسطوره، جادو و افسون باشد. يبرا شناخت هر جامعه يا دوره، شناخت فرهنگ آن جامعه يا دوره ضرورت دارد. در واقع بدون فرهنگشناسي به هيچ روي نم توان تطورات ي جامعهها را تب يي ن كرد. بدين اعتبار فرهنگ هر جامعه دو جنبه متمايز دارد: ماد ي و غي رماد .ي 6 فرهنگ مادي شامل وسا يلي است كه به دست اعضاي پ يشي ن جامعه ساخته شده و يبرا اعضاي دان حاضر به ارث مانده . فرهنگ غيرماد ي ي ا معنوي شامل رسوم، معتقدات، ييعلوم و هنرها است كه بهوسيله زبان و خط فراگرفته م . شوند ي اما هم فرهنگ مادي و هم فرهنگ غيرمادي مشتمل بر اجزا ي بي شماري هستند كه هر يك جداگانه كاركرد مع يني صورت م يدهند ـ از كاركرد يك كلاه و مداد گرفته تا كاركر يد ك فكر يا يك كلمه. ولي فرهنگ با آن كه از ويژگ يها ي بسي ار گوناگون تركيب شده است، باز فاقد وحدت نيست. يا فرهنگ همانند جامعه كه از فرهنگ بهرهبرداري م يكند، پاسخگوي ين ازهاي گوناگون انساني است و همچنان كه نيازهاي انساني با يكدي گر ارتباط و تناسب دارند فرهنگ و ي جامعه در ع ن كثرت از وحدت برخوردارند. ياجزا هر فرهنگ موافق ترت بي بند ي معي ن به يكدي گر پيوستهاند و انتظامي ميان آنها برقرار است. يا يها ن انتظام كه در همه مجموعه مختلف فرهنگ منعكس م شود مدل ي فرهنگ ي ي ا انگاره فرهنگي نام گرفته است. با اين نگرش هر فرهنگ مدلي ها و نمادها ي مع ي دارد كه به وسيني له آنها از فرهنگ يها جوامع و ادوار ديگر بازشناخته م يشود. اگر فجايع طب يعي ، انساني و يا اجتماعي عظيم پيش ن ياي ند، فرهنگ پيوسته گسترش ي يم ابد و پ يچي ده م يگردد. حوادث خطير، معمولاً يها باعث از هم گسستن مجموعه فرهنگي م يشوند ولي به ويژگ يهاي طب يعي آن آس يبي نم يرسانند. مفهوم فرهنگ، تمامي فرهنگ بشري را دربر م يگ ي رد. اما آنچه فهم فرهنگ بشري را آسان م يكند تجزيه «كليت در هم تافته ي» آن به اجزاء يا ردههاست، كمابيش به همان ييمعنا كه اتم، واحد ماده و ياخته، واحد زندگي شناخته شده، خاصه فرهنگي واحد، فرهنگ شناخته م يشود. ادبيات هر كشور آي يا نه از تلاش براي زنده نگه داشتن ميراث فرهنگي و ملي است، نما يي از ارزشهاي اخلاقي، مذهبي، قومي و اجتماعي است. در اين گذرگاه شناخت فرهنگ م يتواند چراغ روشنگري باشد براي شناسا يي عناصر و عوامل فرهنگ ي ادبي ات كهن ا .راني 7 دربارهي ادب و ادبيات: ادب در لغت به معاني: فرهنگ، دانش، هنر، حسن معاشرت، و آزرم به كار رفته است. ادب به همه افعال پسندي يا ده گفته م يشود كه از نفس صادر م يشود و فرق آن با اخلاق در اين است كه اخلاق هم افعال پسنديده و هم به افعال ناپسند اطلاق م يشود. به تعبير عام ادبيات معناي وس يعي دارد اما به تعبير خاص ادبيات به معان ي گوناگوني به كار م يرود كه ي از آنها اشاره ميبه برخ شود: ادبيات عبارت از آنگونه سخناني است كه از حد كلام عادي برتر و بالاتر است. اند چنانكه مردم آن سخنان را در خور ضبط و نقل دانسته و از شنيدن و خواندن آنها دگرگونه گشتهاند و احساس غم و شاد ي ي اند ا لذت و الم كرده . خصيصه عمده آن اين است كه بر عاطفه و خيال و معني و اسلوب مبتني است. بنابراين تمام ذخاير ذوقي و يم راثهاي فكري اقوام و ملتهاي عالم را كه انسانها ضبط و نقل و نشر آن را وجهه همت خود قرار دادهاند م يتوان ادب .د